باورها و عزت نفس ما
نقش باورها بر عزت نفس ما
آذر ۲۷, ۱۴۰۰

بایدها با عزت نفس مان چه می کنند؟

در یک شب سرد دربان سیاه پوست هتل شرایتون مشغول گرفتن تاکسی برای خانواده سفید پوست بود در این هنگام کودک شش ساله خانواده به طرف خیابان دوید.

ناگهان دربان با واکنشی که از شخصی با سن و سال او بعید بود به وسط خیابان پرید کودک را از مقابل اتوبوسی که داشت به طرفش می آمد برداشت و با او به آن طرف خیابان غلتید و کودک را نجات داد.

نکته جالب درباره این اتفاق واکنش های بسیار متفاوتی است که او برانگیخت.

همسر دربان بسیار عصبانی شد و به او گفت در حالی که زن و فرزندانی دارد که به او نیاز دارند، زندگی اش را به خطر انداخته است.

«کارت اشتبا بود. خانواده ات همیشه باید از همه جیز برایت مهم تر باشد»

برادر دربان  هم با این کار او مخالف بود، ولی بیشتر به خاطر اینکه کودک سفید بوده است.

«اگر می خواهی خودت را به کشتن بدهی، بخاطر یکی از خودمان این کار را بکن.»

از سویی دیگر مدیر هتل این عمل را «شجاعانه» خواند و پاداش قابل توجهی به دربان داد.

کشیش منطقه هم وقتی داستان را شنید، در وموعظه روز یکشنبه این عمل دربان را «قهرمانانه» خواند.

به نقل از کتاب رشد و افزایش عزت  نفس دکتر متیو مک کی

اینکه چنین اتفاقی این همه واکنش های متفات را به دنبال دارد نشان دهنده این است که هر کسی دارای باور و ادراک منحصر به فرد خود است.

ادراک تک تک افراد داستان بنا به باورها، نیازها، منافع، موقعیت و شرایطشان با هم متفاوت بود.و همین تفاوت موجب شد تا هر کسی این اتفاق را با باور خود ادراک کند .

باورها چگونه به وجود می آیند؟

اغلب باورها در پاسخ به نیازهای اساسی ما شکل می گیرند. نیاز به عشق و احساس تعلق به والدین و خانواده موجب می شود تا باورهای آن ها را بپذیرد . بعدها فرد وارد فضاهای بزرگ تری مثل مدرسه و گروه دوستان و همکاران و جامعه می شود و بخشی از باورهای آن ها را هم می پذیرد.

باورهایی در مورد روابط صمیمانه و دوستانه، کار، تحصیل، موفقیت،فعالیت های تفریحی  اجتماعی، مسائل مالی، مراقبت از خود و نحوه ابراز و مواجهه با احساسات.

از آنجا که اغلب قوانین و عقاید، در پاسخ به نیازها شکل می گیرند، به حقیقت یا واقعیت ربطی ندارند.آنها به دلیل انتظارات فرهنگی، توقعات والدین و همسالان، احتیاج به تعلق و دوست داشته شدن و نیاز به احساس امنیت و خود را خوب دانستن به وجود می آیند.

برخی از این باورهای رایج عبارتند از:

۱-باید پدر یا مادر کامل و بی نقصی باشم

۲-نباید شکست بخورم

۳- اگر شکست خوردم پس شایسته نیستم

۴-هرگز نباید اشتباه کنم

۵- باید خیلی زود به موفقیت برسم

۶- باید به درآمد بالا برسم

بایدها چگونه بر روی عزت نفس تان تاثیر می گذارند؟

بایدها  بر روی عزت نفسمان تاثیرگذارند؛

بسیاری از بایدهایی که با آنها بزرگ شدید با شرایط و نیازهای اکنون شما تناسبی ندارد .

ممکن است فردی بخاطر باور « من باید درآمد بالایی داشته باشم» ۱۸ ساعت از ۲۴ ساعت را کار کند و خود را بیمار نماید و البته به درآمدهم برسد اما با این عملکرد، سلامتی اش را به خطر انداخت و نیاز فعلی جسمش را در نظر نگرفت.

باور اشتباهی که سال ها داشتم این بود که فکر می کردم مسیر کار کردن لزوما از ادامه تحصیل می گذرد. تا جان در بدن دارم باید درس بخوانم، کارشناسی ارشد، دکترا و… اما بعدها (پس از اتمام دوره کارشناسی ارشد)به این نتیجه رسیدم که چنین باوری لزوما درست نیست؛

یادگیری مهارت و تمرین و به کارگیری آن مهارت بیشتر از مدرک تحصیلی به کار خواهد آمد. این باور موجب شد من سال ها در انتظار یک مدرک کم فایده تلاش کنم

برایم بارها ثابت شد که چسبیدن به یک باور اشتباه می تواند چه عواقبی در پی داشته باشد و تا چه اندازه در دراز مدت به احساس ارزشمندی فرد آسیب می زند.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.