تئوری انتخاب و واقعیت درمانی
مرداد 10, 1396

تئوری انتخاب وواقعیت درمانی

دکترویلیام گلسر روانپزشکی که از سال 1965بخاطر ابداع واقعیت درمانی در عرصه روان پزشکی معروف و شناخته شد.ایشان بعدها در سال1998کتاب تئوری انتخاب رامنتشرکرد

وبااین کتاب کنترل درونی و رفتار رابا کمک گرفتن از استعاره هایی چون ماشین رفتار مورد بررسی قرار داد.

گلسر معتقد است شاه کلید حل مشکلات روانشناختی انسان ها روابط است .

اوبیش از 20 کتاب در زمینه  تئوری انتخاب و واقعیت درمانی در موضوعاتی چون روابط زناشویی روابط والدین و فرزندان،روابط معلمان و شاگردان و روابط مدیران و کارمندان پرداخته است.

گلسر در این کتاب ها به زیبایی از تجربیات ارزشمندخود در طی سال های درمان و پژوهش و کار درکلینیک و بیمارستان ها و مراکز نگهداری از افراد بزهکار و مدارس و ..سخن گفت .

تئوری انتخاب چه می گوید

گلسر با کتاب های خود بطور گسترده به آموزش این تئوری به مردم جهات پرداخت

و با مشاهدات و تجربیات خود به این نتیجه رسید که 

انسان ها موجودات اجتماعی هستند و برای بقاءو زنده ماندن به یکدیگر نیازمندند.

هیچ انسانی نمی تواند ادعا کند که بی نیاز از برقراری رابطه با دیگران است.

البته هیچ انسان عاقلی چنین ادعایی ندارد.

به نظر گلسر بیشتر مشکلات روانی ما از ناتوانی ما دربرقراری رابطه خوب با نزدیکان وافراد مهم زندگی مان است.

مردم معمولا جامعه،وضعیت بداقتصادی و مساعد ندانستن شرایط زندگی را دلیل نارضایتی و ناخشنودی اززندگی می دانند

در صورتی که رضایت و خشنودی اززندگی به رفتار ما به افکار ما و به اعمال ما وابسته است.

ادامه تحقیقات درزمینه واقعیت درمانی

تحقیقات روانشناسی در این زمینه نشان داده که تاثیرمحیط در میزان شادی و خشنودی ما تنها 10% است

و این درحالی ست که ما انسان ها به دلیل اینکه نمی خواهیم مسئولیت اعمال و رفتارهایمان را برعهده بگیریم

ترجیح می دهیم این مشکلات را به گردن جامعه، افراد ، اطرافیان،همسر و خانواده بگذاریم

و این درحالی ست که  طبق نظریه تئوری انتخاب و واقعیت درمانی :

من و تنها خودم مسئول زندگی خود هستم و باید مسئولیت زندگی خود را بر عهده بگیرم و بتوانم شکاف های زندگی را با کسب مهارت های لازم و توانمندی های مورد نیاز حل کنم.

دکتر علی صاحبی مترجم کتابهای ویلیام گلسر و مربی ارشد موسسه ویلیام گلسر

در کتاب “دعوت به مسئولیت پذیری به زیبایی به این موضوع پرداخته است و نشان داده که:

چطور یک مشاور و یا یک والد و یا یک معلم و هرکسی که قصد اجرای تئوری انتخاب وواقعیت درمانی رادارد

می تواند به مخاطب خود بیاموزد که چطور مسئولیت کارها ورفتارش را برعهده بگیرد

و دست از بهانه جویی و فراراز زیر بار مسئولیت بردارد.

گلسر در تمامی کتاب های خود به زیبایی به تشریح نکات لازم نظریه تئوری انتخاب وواقعیت درمانی پرداخته .

شادمانی و رضایت اززندگی

مساله شادمانی و رضایت اززندگی که در بطن تئوری انتخاب و واقعیت درمانی گنجانده شده مساله غیر قابل حلی نیست

بلکه نیاز به همت و تلاش و تمرین و ممارست دارد

و اینکه بخواهیم تغییر کنیم

و بخواهیم آموزش پذیر باشیم نه آموزش گریز.

مساله مهم دیگری که گلسر در کتابهای خود بارها و بارها به ان اشاره می کند،این است که:

ما هیچگاه نمی توانیم دیگران را تغییر دهیم و اگر بخواهیم تغییری در وضعیت روابط و بهبود زندگی مان ایجادکنیم

فقط باید خودمان را تغییر دهیم

هرگاه این واقعیت را بپذیریم که با تغییر خود می توانیم تغییر شگرفی در زندگی مان ایجادکنیم

آن گاه راحتتر با عزیزانمان ارتباط برقرارکرده ودست از تلاش در جهت تغییر آن ها برمی داریم.

موضوع سومی که گلسر بارها به ان اشاره می کند این است که:

ما رفتارهایمان راانتخاب می کنیم

تمامی اعمال و رفتارهایی که از ماسر می زند حاصل انتخاب هایی ست که در زندگی می کنیم.

ماانتخاب می کنیم

دیگران مارا عصبانی نمی کنند بلکه ما خودمان عصبانی گری می کنیم.

دیگران موجب افسرده شدن من نمی شوند بلکه من خودم افسردگی می کنم

دیگران مرا وادار به تلاش نمی کنند بلکه خودم تلاش کردن را انتخاب می کنم

 و هزاران مثال دیگر که در این رابطه می توان گفت  که دیگران نقشی در عصبانی گری ، افسردگی ،رضایتمندی و حال خوش و ناخوش من ندارند بلکه این من هستم که انتخاب می کنم این حالت هاراداشته باشم.

ممکن است برایتان پیش آمده باشد زمان هایی از زندگی تان اصلا حال و حوصله انجام کاری را ندارید احساس افسردگی شدید می کنید و بسیار بی حوصله هستید.

امیدوارم هیچگاه در این شرایط گرفتارنشوید اما فکر می کنید بااین اوضاع چه می شود کرد؟

کافی ست به خودتان بگویید :

من انتخاب کردم که بی حال و بی حوصله باشم

من انتخاب کردم که افسردگی کنم

من انتخاب کردم که هیچ کاری انجان ندهم

من که توانایی انجام این انتخاب هارادارم پس می توانم انتخاب کنم از جایم بلند شوم و دست به عملی بزنم که از این حالت بیرون بیایم.

کافی ست یکبار امتحان کنید تا به معجزه تئوری انتخاب و واقعیت درمانی پی ببرید.

اگر بپذیرید که تنها خودتان هستید که مسئولید و تنها شما هستید که انتخاب می کنید که در هر شرایطی چه رفتاری داشته باشید،با ممارست و تمرین و افزودن اگاهی خواهید اموخت که :

آری آری زندگی زیباست
زندگی اتشگهی
دیرنده پابرجاست
گر بیفروزیش
رقص شعله اش
در هر کران
پیداست
ورنه خاموشست و
خاموشی گناه ماست” 
سیاوش کسرایی در این شعرزیبا اشاره می کند به اینکه “گر بیفروزیش”

و این افروختن همان تصمیم ماست

اینکه چه انتخاب هایی بکنیم

و تا چه اندازه مسئولیت اعمال و رفتارمان را برعهده بگیریم.

 

موفق و مشتاق باشید

آزاده کیانی

 

 

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.