نقش آزادی و خودمختاری در بهزیستی ما
نقش آزادی و خودمختاری بر سلامت و بهزیستی ما
فروردین 4, 1400

وارد فروشگاهی می‌شوید و به محض ورودتان فروشنده و یا شاگرد فروشنده شروع به پرسش های رگباری و پشت سرهم می کنند و یا پابه پایت می آیند و راحتت نمی گذارند.

احساس راحتی نمی‌کنی و ترجیح می‌دهی خرید نکنی و زودتر از آن جا خلاص شوی.

هربار که احساس کنی نمی توانی نظرت را اعمال کنی و یا کنترل اوضاع از دستت خارج شده  احوالت به هم می ریزد و احساس می کنی نادیده گرفته شدی .

تجربه ای که ممکن است شما هم تابحال داشته اید.

جونابرگر در کتاب فرمول های طلایی نقل می کند:

محققان دانشگاه‌های هاروارد و ییل در اواخر دهه 1970 تحقیقی در مورد نیاز به آزادی و خودمختاری انجام دادند.این پژوهش نشان می‌دهد که چرا هشدارها نتیجه ی عکس می دهند.

آن ها با همکاری یک خانه سالمندان محلی دست به انجام یک آزمایش ساده زدند. به ساکنان یک طبقه یادآوری شد که آنجا چه مقدار آزادی و کنترل دارند. آنها می توانستند نحوه ی مرتب شدن اتاق شان را انتخاب کنند، همچنین می توانستند انتخاب کنند که می خواهند کارکنان آنجا در تغییر چیدمان مبلمان اتاقشان کمک شان کنندیا نه.

آن ها می توانستند تصمیم بگیرند که چگونه می خواهند وقت شان را سپری کنند و آیا تمایل دارندبه دیدن دیگر ساکنان آنجا بروندیا کار دیگری انجام بدهند یا خیر.به آن ها یادآوری شد که می توانند هرگونه اعتراضی که دارند بیان کنند، می توانند حرفشان را بزنند تا اوضاع تغییر کند.

حق انتخاب های دیگری هم به آن ها داده شد از جمله انتخاب گل و اینکه می خواهند از گل ها مراقبت کنند یا نه و همچنین دیدن فیلم و انتخاب زمان دیدن آن که به عهده شان گذاشته شد.

سخنرانی مشابهی در طبقه دیگر برای ساکنان ایراد شدبا این تفاوت که هیچ اشاره ای به آزادی و کنترل نشد.به آن ها یادآوری شد که کارکنان مرکز اتاق هایشان را مرتب کرده اند تا آن ها را تا جایی که ممکن است خوشحال کنند. چند گیاه آپارتمانی به آن ها داده شد و به آن ها گفته شد که پرستارها به نمایندگی از آن ها از گل ها نگهداری می‌کنند.همچنین به آنها یاد آوری شد که قرار است هفته آینده فیلمی در آنجا نمایش داده شودو در یکی از دو روز مشخص شده آن ها را برای تماشای فیلم می برند.

نتایچ این پژوهش تکان دهنده بود

ساکنانی که به آن ها کنترل بیشتر ی داده شده بودخوشحال تر، فعال تر و گوش به زنگ تر بودند.

و از این جالب تر اثرات درازمدت تری بود که کمی بعد به دست آمد.

هجده ماه بعد محققان اقدام به بررسی نرخ مرگ و میر در میان اعضای این دو گروه کردند.

کمتر از نیمی از ساکنان در طبقه ای که به آن ها آزادی و کنترل بیشتری داده شده بود مرده بودند.احساس خودمختاری و استقلال بیشتر باعث شده بود تا افراد طولانی تر زندگی کنند.

و در ادامه جونا برگراینچنین در مورد نیاز افراد به آزادی و خودمختاری به جمع بندی می پردازد:

افراد نیاز به استقلال و آزادی دارند. تا احساس کنند که زندگی و فعالیت هایشان در حیطه کنترل فردی شان قرار دارد. به جای اینکه زندگی شان دستخوش اتفاق و تصادف شده و یا مشمول امیال و هوس های دیگران باشد، خودشان می توانستند دست به انتخاب بزنند.

در نتیجه افراد اصلا دوست ندارند عاملیت یا مشغولیت شان را از دست بدهند.در واقع انتخاب به قدری مهم است که افراد انتخابش می کنند حتی وقتی که آن وضعیتشان را بدتر می کند.حتی وقتی که داشتن حق انتخاب باعث میشود که کمتر خوشحال باشند.

با این حساب راز فرارتان از دست فروشنده ای که می خواهد به زور شما را وادار به انتخاب کند با این پژوهش برملا شد.

ما همواره می خواهیم انتخاب های خودمان را داشته باشیم و از اینکه دیگران این حق را از ما بگیرند حس خوبی نداریم و یکی از پنج نیاز مهم مان یعنی نیاز به آزادی برآورده نخواهد شد.

با توجه به اهمیت احساس کنترل و حق انتخاب در زندگی اغلب این کنترل دستخوش تغییراتی می شود به گونه ای که احساس می کنیم هیچ اختیار و انتخابی نداریم و نمی توانیم اثرگذار باشیم

در چنین مواقعی چه می‌توان کرد؟

در چنین شرایطی که احساس عدم کنترل می کنیم و یا فکر می کنیم دیگران این حق را از ما سلب کرده اند می توانیم حیطه هایی را انتخاب کنیم و یا بهتر بگویم کارهایی انجام دهیم که بطور کامل تحت اختیا رخودمان باشدو کاملا بتوانیم آن را کنترل کنیم.

اگر بخواهم از بعدی دیگر به آن نگاه کنیم می توانم بگویم انرژی و تلاشتان را بر روی  اهداف و کارهایی بگذارید که درصد بالایی از کنترل  و حق انتخاب را در موردش دارید.

بخاطر محرومیت ها و نداشتن انتخاب در حیطه هایی که کم هم نیستند منفعل نمانید.

تحقیق دانشگاه هاروارد و ییل نشان می دهد که تا چه اندازه انفعال و دست به انتخابی نزدن می تواند سلامتی و طول عمر تان را به خطر بیندازد

و همچنین بر روی بهزیستی تان اثر منفی بگذارد.

پس تا می توانید دست به انتخاب بزنید و کنترل اوضاع را به دست بگیرید.

از کارهای ساده شروع کنید؛

نوشتن های روزانه

برنامه ریزی کارهایتان

خواندن کتاب حتی به میزان خیلی کم

پیاده روی روزانه

تماس با یک دوست

و…

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.