جمعه ها اگر آفتابی هم باشد که خانه ماندن برایم عذابی الیم است.
دلم می خواهد بزنم بیرون. فاصله بگیرم از محل کار و زندگی ام.
از لوازم طبیعت هم هیچ کم و کسری نیست به لطف شمال و زیباییهایش.
دیروز هم یک جمعه آفتابی بود و ما هم آماده پرتاب شدن به طبیعت.
یک جلسه کاری را هم تمام کردم وبعد از آن حالم خوب شده بود و آماده جمعه گردی شده بودم.
این افکار هر زمان که حس و حالم تغییر میکند مغزم را می خلد:
چه چیزی باعث این احساس رضایت و خوشحالی گاهی به گاهی ست که می توان خوشبختی هم نامیدش در من می شود؟
فکر می کنم به پرمای مارتین سلیگمن برمی گردد.
p: هیجانات مثبت
e: غرق شدن در کاری
r: روابط
m: معنادار بودن
a: دستاورد
سلیگمن پس از سال ها تحقیق و پژوهش به این نتیجه رسیده است که :
هیجانات مثبت مانند خنده و شوخی و بازی اگر با روابط خوب ادغام شود و در کاری هم بتوانی غرق شوی به طوری که گذر زمان را حس نکنی و برایت آن کارها معنادار هم باشد و منتج به دستاورد و حاصلی هم شود آن وقت یک زندگی شکوفا را تجربه خواهی کرد.
خوشبختی یا بهتر بگویم نیک زیستی چیزی جز زندگی کردن با لازمه های یک زندگی شکوفا (perma) نیست.
و اما اپیکور، فیلسوف رواقی چگونه می اندیشد درمورد خوشبختی
به عقیده اپیکور (فیلسوف) عناصر ضروری لذت هرقدر هم که سهل الوصول نباشند، اما خیلی گران نیستند. آلن دوباتن
فهرست اپیکور از دارایی های لازم برای خوشبختی:
۱- دوستی
بین تمام نیکی هایی که حکمت برای ما در بر دارد، دوستی پربهاترین است. اپیکور
پیش از اینکه چیزی بخوری یا بیاشامی، خوب ببین با چه کسی می خوری یا می آشامی، نه این که چه می خوری یا می آشامی: زیرا غذا خوردن بدون دوست چیزی نیست که غیر از زندگی شیر یا گرگ.
و آلن دوباتن نیز در تائیذد اپیکور می افزاید:
ما وجود نداریم مگر وقتی کسی باشد که بتواند ببیند ما وجود داریم. آنچه می گوییم هیچ معنایی ندارد مگر زمانی که کسی بتواند آن را بفهمد. در میان دوستان بودن یعنی همواره هویت خود را تائید کردن: دانش و مراقبت و علاقه آن ها به ما این قدرت را می دهد که از رخوت و کرختی بیرون برویم.
۲- آزادی
زندگی فارغ از بودن تحت قید و بندگی دیگران ، داشتن حق انتخاب و آزادی عقیده و اندیشه می تواند مایه خوشبختی باشد.
۳- تفکر
نوشتن و حرف زدن در مورد موضوعی می تواند کمک کند تا در مورد آن مسئله از گیجی و سردرگمی بیرون آمده و برایمان وضوح و روشنی بیشتری یابد. و البته تحلیل سنجیده و حساب شده از نظر اپیکور فکر را آرام می کند واندیشه وتحلیل عقلانی نگرانی هایمان در مورد پول، بیماری، مرگ و امورفراطبیعی می تواند اضطراب و نگرانی های ما را کاهش دهد.
و در پایان:
البته بعید است که ثروت هرگز کسی را بدبخت کند. ولی اصل استدلال اپیکور این است که اگر پول داشته باشیم ولی از نعمت دوستان، آزادی و زندگی تحلیل شده محروم باشیم، هرگز واقعا خوشبخت نخواهیم بود. و اگر از این سه نعمت برخوردار باشیم ولی پول نداشته باشیم، هرگز بدبخت نخواهیم بود.
آلن دوباتن-تسلی بخشی های فلسفه
وقتی حس و حال دیروزم را در این هوای خوب نه چندان زمستانی با کسانی که دوستشان دارم به طبیعت می روم پیاده روی میکنم، فکر می کنم، هیجانات مثبت را تجربه می کنم از فضای کار و مسئولیت فاصله می گیرم و به انتخاب و اختیار کامل و آزادی عمل دست به این کار می زنم، تحلیل می کنم،
هم ردپای پرمای سلیگمن و هم نشانه هایی از عقاید اپیکور به چشم می خورد.
اگرچه قبول دارم که اگر پولی در کار نباشد این ادعا کمی باورش سخت میشود و این استدلال اپیکوری هم وجود دارد که:
وقتی درد حاصل از نیاز را رفع کنیم، ظروف ساده و میز مجلل، لذت یکسانی دربر دارند.
.