خودم دست به کارشدم
دیروز تولدم بود.
۱۶ مهر
۳۹ سال و تموم کردم و ۴۰ ساله شدم.
باورم نمیشه اما کاری هم نمیشه کرد همینه که هست!
سال قبل دوستان عزیزم سورپرایزم کردن و برام یه تولد عالی گرفتن.
فارغ از همه این ها نفس کاشون برام خیلی باارزش بود و من هر وقت بهش فکر می کنم از خوشحالی ذوق مرگ میشم.
و به یاد این شعر زیبای سعدی می افتم که:
که کیمیای سعادت رفیق بود رفیق
ازاونها تا همیشه ممنونم که چنین خاطره زیبایی برام ساختن و به من یادآوری کردن که براشون بیشتر از این ها وقت بزارم .
از طرفی خانواده هم برام تولد گرفتن و سورپرایزم کردن.
دو برنامه متفاوت واقعا برام هیجان انگیز و خوشحال کننده بود.
واقعا برام خوشحال کننده بود.
هنوز هم از فکر کردن به اون روزها ذوق می کنم و در پوستم نمی گنجم.
اما امسال
امسال کرونا بود و اوضاع متفاوت شد.
اما من یه تصمیمی گرفتم.
با خودم گفتم منتظر نمی مونم و خودم یه جشن برای خودم می گیرم
یه شاخه گل رز و یه کیک تولد خریدم
یه قهوه ای هم درست کردم و بعد از شام کیک و آوردم وسط
همسرم گفت :
الان نمیشه کیک خورد تازه شام خوردیم باشه یه کم بعد
یه کم تعجب کردم و گفتم باشه پس باشه یه کم بعد
که دیدم رفت و از تو ماشین یه کیک تولد آورد
هم تعجب کردم هم خوشحال شدم خیلی زیاد
درست زمانی که فکر می کردم امسال کروناست و تولدی در کار نیست
دیدم که میشه روی عزیزانت همیشه حساب کنی
کسانی که خوشحالیت براشون مهمه
و چقدر دلپذیره این لحظات
البته که یه تولد دیگه هم در انتظارمه
تولد تو خونه پدرم که فرداست
تولد به دعوت دوستم که قراره فرداشب باشه
و من خوشحال ترین مهر ماهی ام
چون عزیزانی دارم که برایم مهمند و براشون مهم هستم.
یک نکته اخلاقی:
اگر هم کسی نبود که به یادتان باشد
ناامید نشوید
خودتان دست به کارشوید
و خودتان را خوشحال کنید
با خرید یک شاخه گل
با خرید یک هدیه کوچک
با دعوت خود به یک کیک و قهوه
به یک مهمانی خودمانی دلچسب
منتظر نباشید کسی خوشحالتان کند
همین الان دست به کار شوید.
2 پاسخ
تولددددت مباااااااارک❤️❤️بهترینهارو برات آرزوداااارم ??????
ممنونم عزیزم