ترس از اشتباه کردن
ترس از اشتباه کردن
مهر ۱۲, ۱۳۹۹

ترس از اشتباه کردن

به یاد دارم در دوران راهنمایی و دبیرستان همیشه سوالاتی که ذهنم را در کلاس مشغول می کرد و نقاط مبهم تدریس معلم برای من بود را یا نمی پرسیدم و یا منتظر می ماندم تا یکی از بچه ها بپرسد .

از همه بدتر اینکه بعدها همین نکته مبهم برایم دردسر می شد و نمی توانستم در امتحان از پسش برآیم .

ترس از اشتباه کردن

ترس از اشتباه پرسیدن

ترس از اینکه الان بقیه در مورد من چه فکری می کنند

<<حتما بچه ها میگن چقد خنگه که سوال به این سادگی رو بلد نیست؟؟>>

درسته الان و این سال ها خیلی با این ترس مقابله کردم و بهتر شدم اما هنوز به طور کامل رفع نشد و همواره با من هست.

این ترس مربوط به کمال گرایی ماست.

انتظار بی نقص و کامل بودن همه چیز، ترس از اشتباه کردن ، ترس از کامل نبودن

رهایی از کمال گرایی

این ترس جلوی سوال پرسیدن ،شروع کاری که همیشه آرزویش را داریم، به سرانجام رساندن برنامه ها و آرزوهایمان را می گیرد

چون همیشه از اشتباه گریزانیم.

انیشتین می گوید:

کسی که هرگز اشتباهی نکرده است،هرگز چیز جدیدی را هم امتحان نکرده است.

استفان گایز می گوید اگر از انجام دادن کارهایتان خیلی نگرانید، شاید به سندروم خودویران گری مبتلا هستید.

افرادی که دچار خودویران گری هستند علی رغم اینکه در نظر جامعه و اطرافیانشان موفق هستند اما خود را چندان موفق نمی دانند.

چاره کار چیست؟

چاره کار این است که:

نقص هایمان را بپذیریم و در آغوش بگیریم

یعنی اینکه بپذیریم دارای ضعف هایی هستیم که احتمالا با کار کردن و آموزش دیدن هرروز بهتر هم خواهد شد.

رهایی از کمال گرایی

کم کردن انتظار و‌توقعاتی که از خودمان داریم
و انتخاب واقع بینی به جای بزرگ بینی موفقیت دیگران می تواند ما را به حرکت وادارد و کمک می کند تا موفقیت هایمان را نادیده نگیریم
اگر به یاد داشته باشیم که هر تغییر کوچک قطره ای ست که تداوم آن نهری را تشکیل می دهد، آنوقت دست از انجام کارهای به نظر ناچیز و کوچک دست برنمی داریم

اگردر ارزیابی که از خودمان و موفقیت هایمان داریم، موفقیت هایمان را ناچیز و کم ارزش و موفقیت های دیگران را فوق العاده و بزرگ ببینیم، دچار ویژگی به نام وانمودگرایی شده ایم.
وانمودگراها از ترس اشتباه کردن و زمین خوردن دست به عمل نمی زنند و از انجام و شروع هر کاری عقب نشینی می کنند

چون فکر می کنند انجام این کار هیچ فایده ای ندارد و نمی توانند به معیار کاملی که در ذهنشان دارند برسند.
از طرفی تمرکزشان بر روی نقاط ضعفشان است و با پررنگ دیدنشان خود را برای انجام هر کاری ضعیف میبینند.
اعتماد به نفسشان درب و داغان شده
و این کم شدن اعتماد به نفس هم جان و روانشان را موریانه وار می خورد.

دوای این درد؛
دوای این درد یادآوری موفقیت هایتان است
البته با نوشتن آنها گزارشی از پیشرفت هایتان در طول مسیر زندگی تان درست می کنید و با درج تاریخ این موفقیت ها تصویری از مسیر زندگی تان دارید که به شما حس خوبی می دهد.
ما فراموش کنندگان قهاری هستیم و مخصوصا سیر پیشرفت هایمان را نادیده می گیریم.
همواره نیاز به یادآوری داریم
یادآوری موفقیت ها و دستاوردهایمان در طول زمان
تا اعتمادبه نفسمان را دریابیم
و امید و انگیزه بیشتری برای ادامه کار داشته باشیم

شروع کاربا کنترل کمال گرایی

دومین راه حل؛
راه حل دوم این مشکل ( وانمودگرایی) این است که ترس هایمان را سرسری نگیریم
ترس از شروع کردن، جلو رفتن و ترس از شکست خوردن و اشتباه نکردن
ترس معروف کامل نبودن

از نظر استفان گایز داشتن طرز فکر دوگانه می تواند چاره ساز باشد
طرز فکر دوگانه به معنی عدم توجه به جزییات و تمرکز به انجام کار و
گذاشتن شرطی ساده برای موفقیت
بگذارید مثالی بزنیم:
من با خودم قرار گذاشتم که هر روز بنویسم
نوشتن هر روزه از نظر من یک موفقیت است
شاید روزی ۱۰ صفحه بنویسم و یا در بک روز ۱۰۰۰ کلمه بنویسم اما روزی هم باشد که فقط یک صفحه بنویسم
فرقی ندارد من به خودم سخت نمی گیرم
خودم را بخاطر آن یک صفحه سرزنش نمی کنم و فقط برایم مهم است که بنویسم
و این برای من یک موفقیت محسوب میشود.

امیدوارم شما هم با نوشتن موفقیت هایتان و استفاده از طرز فکر دوگانه و انتخاب معیارهای نه چندان سطح بالا بتوانید در مسیر رشد و توسعه خودتان قدم های موثرتری بردارید.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.