نقش ژن در دستاوردهای ما چقدر است؟
آیا می توان به آن دل خوش بود؟
می توان به استعداد ذاتی و ژن خوب دل بست
و به امیدش تلاشی نکرد؟
شاید باور غلط ما و جامعه این باشد که همه چیز در استعداد نهفته ست
همه چیز بستگی به این دارد که تا چه حد درونگرا یا برونگرا هستیم
تا چه اندازه می توانیم خود را بروز دهیم؟
چقدر با سیاست رفتار می کنیم؟
در زمان تحصیل چگونه بودیم؟
و…….
باورهای غلط خانواده، جامعه و مدرسه و دانشگاه، نقش ژن و استعداد را پررنگ و بر خلاف تحقیقات و پژوهش های علمی نقش تلاش و پشتکار را کم رنگ می داند.
اما حقیقت این است که علی رغم کم توجهی به تلاش و مهم بودن نقش آن،
نقش ژن و استعداد هر فرد در به ثمر رساندن آن تلاش بسیار موثر است.
یعنی اینکه هر چقدر هم به بسکتبال علاقه داشته باشیم با قد۱۶۰ سانتی می توانیم یک بسکتبالیست باشیم اما بسیار بعید به نظر می رسد که آنچنان که باید بدرخشیم.
پس نقش ژن و زمینه ای که در آن مستعد هستیم
اگرچه به تنهایی کافی نیست اما در ترکیب با تلاش و پشتکار بسیار اثرگذاراست.
جیمز کلییر می گوید:
ژن ها نیاز به پشتکار را از بین نمی برند بلکه آن را واضح تر می کنند.
آن ها به شما می گویند که باید در چه کاری پشتکار داشته باشید.
زمانی که نقاط قوت خود را درک می کنید، دیگر می دانید زمان و انرژی خود را در کجا صرف کنید.
می دانید باید به دنبال چه نوع فرصت هایی باشید و از چه نوع چالش هایی اجتناب کنید.
هر قدر طبیعت خود را بهتر بشناسید، ساز و کار بهتری خواهید داشت.
پس بهترین راه برای دستاورد بیشتر در این مسیر و صدالبته رشد بیشتر این است که با ژن هایتان، استعدادتان و طبیعتتان هم راستا باشید.
یک پاسخ
بسیار جالب بود ممنون