مدیرانی که درپی افزایش تولیدیا بازدهی شرکت خودهستند والدینی که به دنبال برقراری روابطی بهتر با فرزندان خود هستند و همسرانی که در پی بهبود روابط خود می باشند ،درهمه این مواردما نیازبه ایجادتغییرداریم تغییر،جهت بهبود شرایط واوضاع، مغز انسان باتغییر مخالفت میکند چون ایجاد تغییرموجب ازبین رفتن آسایش مغزشده ودردسرسازاست بنابراین انسانها بنا به خواسته مغز ترجیح می دهندتغییرنکنند ودرهمان شرایط قبلی باقی بمانند اگرچه دوست داشته باشیم تاوزن کم کنیم اماحاضرنیستیم ازخیلی ازغذاهای رنگارنگ بگذریم یااینکه دوست داریم صبح زودازخواب بیدارشویم وبه ورزش ومطالعه بپردازیم اماصبح زود تحمل بی خوابی را نداریم وبرایمان بسیار سخت است که زودترازرختخواب جداشویم،کفش های ورزشی را بپوشیم ونیم ساعت بدویم برای ایجاد تغییردرروابطمان ابتدابایددرخودتغییرایجادکنیم جهت ایجاد تغییر در جامعه باید از خودمان شروع کنیم جهت تغییر در روابطمان با همسرمان باید خودمان پیش قدم شویم جهت برقراری روابط بهتر با فرزندمان باید ابتدا فنون برقراری ارتباط و نحوه صحیح رفتار با کودک یا نوجوان رابیاموزیم. لازمه ایجادهرتغییری،تغییردرخود وعملکردخودمان است با ایجادتغییرمثبت می توانیم بر خانواده، همکاران و جامعه تاثیرگذار باشیم.
تاثیر روابط خوب در جامعه
حتما تا بحال برایتان پیش آمده که ازشماخواسته شده نوبتتان را به کسی بدهید که نمی تواند منتظر بماندو یاآدرس را برای کسی که مسیرش را گم کرده توضیح دهید.بعداز انجام این جور کارها چه حسی داشتید؟ احساس سبکبالی نداشتید؟ این احساس آشنایی ست که بعد از اینکه لطفی می کنیم آنرا تجربه می کنیم. ما مردمان مهربانی هستیم که گاها مهربانی را از یکدیگر دریغ می کنیم. صحبت کردن با همسایه ها سلام کردن به سوپری سر کوچه، لبخند زدن به نگاه معصوم بچه ها، گرفتن دست پیرزنی که نمی تواند از خیابان رد بشودو نگه داشتن در تاکسی برای آخرین نفری که پیاده می شود، همه این کارهای کوچک و کم اهمیتی که وقت زیادی از ما نمی گیرند و هزینه چندانی هم ندارند اما با انجام دادنشان نه تنها انرژی مضاعفی میگیریم بلکه عشق و محبت را در جامعه گسترش می دهیم و برای فرزندانمان الگوی زیبایی هستیم و ارتباط خوبی با جامعه برقرار می کنیم.
.ما مردمان بافرهنگی غنی هستیم که از برقراری روابط با یکدیگر می ترسیم. ما آنقدر به روزمرگی و عادتهای روزانه و ماهانه خود مشغولیم که خیلی از اوقات به فضای خارج از چهارچوب خانه و خانواده توجهی نداریم فضایی که جامعه نام دارد و بخشی از زمان های زندگی مان را در آن سپری می کنیم
جامعه همان خود ما هستیم
ماطوری در مورد جامعه صحبت میکنیم گویی کل جامعه از کره دیگری هستند باید بگویم خیر، جامعه ترکیبی از من و شما و خانواده های من و شماست ترکیبی از فرزندان و دوستان وآشنایان و همکاران و همسایه های ما و همه آنهایی ست که به نوعی با هم مرتبط هستند ویا نسبتی ندارند. رفتارهای ما نوع روابط ما و نگرش ما و عملکرد ما براساس آن نگرش، بر جامعه موثراست و فرهنگ جامعه را می سازد.اگر با راننده تاکسی جروبحث می کنیم و اول صبح حالش را می گیریم او دیگر حال و حوصله ندارد باچند نفر دیگر هم به بهانه های مختلف جرو بحث می کند و مسافران عصبانی از جروبحث هم در سر کارخودشان این انرژی منفی که دریافت نمودند را منعکس می کنند و این حلقه های زنجیری ست که ادامه می یابد و تاثیرش در جامعه جاری می شود.جملاتی مانند “مردم بی فرهنگ هستند”فرهنگ آپارتمان نشینی ندارند” خیلی راحت سر همدیگر کلاه می گذارند” را به جامعه ای نسبت می دهیم که خودمان عضوی از آن هستیم و اعمال و رفتار مادرآن جاری می شودو به احتمال زیاد خیلی از اصول مدنی یک شهروند را نمی دانیم و رعایت نمی کنیم و این عدم رعایت همینطور برای همه عادت و عادی می شود.بنابراین باید ازخودمان شروع کنیم همه مشکلاتی که در جامعه می بینیم را ابتدا درخود و فرزندانمان حل کنیم اگر همه حلقه های این زنجیر برای حفظ آن تلاش کنند آن گاه روابط در جامعه رنگ دیگری خواهد داشت.
آزاده کیانی جویباری
.