موفقیت درزندگی
مرداد 16, 1396

موفقیت در زندگی

موفقیت درزندگی به چه معناست و موفقیت واقعی به چه جایگاهی و چه  موقعیتی گفته می شود.

اساسا موفقیت از دیدگاه عامه مردم رسیدن به ثروت بسیارزیاد ،شغل خوب ،موقعیت اجتماعی بالا ،داشتن خانواده  و از این دست داشته هاست.

اما آیا به واقع موفقیت واقعی به داشتن ثروت فراوان است؟

موفقیت واقعی به داشتن موقعیت اجتماعی و شغلی بالاست؟
و آیا انسان هایی که از ثروت کافی و شغل مناسب و رفاه نسبتا بالایی برخوردارند موفق هستند و مهم تر اینکه آیا خوشحال هستند؟

در زمینه موفقیت حرف های بسیاری گفته شده و کتابهای زیادی نوشته شده

رازهای موفقیت،100گام تاموفقیت،20 قدم تا موفقیت واقعی و بسیاری از این دست کتاب ها که روش ها و تکنیک هایی را برای رسیدن به موفقیت می شمارد .

اما آیا به واقع موفقیت با گام ها و پله ها و تکنیک هایی که در این کتاب ها به آن ها اشاره شده قابل دست یابی ست؟

اساسا موفقیت واقعی چیست که بشر برای رسیدن به آن تمام عمر، خود را به  زحمت می اندازد و برای رسیدن به آن به زندگیش معنا می دهد.

الیزابت کوپلر راس روانشناس شهیر سوئیسی که در زمینه مرگ سال ها تحقیق کرد و انسان های زیادی را در حال احتضار دیده و همچنین انسان هایی را بررسی کرده که برای چند دقیقه و یا چند ثانیه مرده اند و دوباره به این دنیا بازگشته اند.

چیزی که این روانشناس بعد از این تحقیقات به آن تاکید می کند این است که همه این آدم های در حال احتضار و در حال مرگ و یا افرادی که قرار بود در اثربیماری سختی جان خودرابه زودی از دست بدهند،در پایان عمرشان و در ساعات و لحظات پایانی زندگی برایشان مهم نبود که چه چیزهایی به دست آوردند بلکه اینکه بعد از اینهمه سال چه شده اند برایشان مهم بود.

یعنی بعد از سپری کردن سال های عمرشان الان چگونه آدمی شده اند نه اینکه چه چیزهایی بدست اوردند چقدر ثروت دارند و یا به چه مقامی رسیدند.

علی رغم همه تلاش ها و بی قراری ایی که در طول سالیان عمرمان داریم نهایتا آنچه برایمان اهمیت دارد در پایان عمرمان این  سوال مهم است که:

من چه بودم و چه شدم؟؟

چگونه آدمی بودم و چگونه آدمی شدم؟؟

واین سوال مهم مارا به این تفکر وامی دارد که معنای موفقیت را بهتر و عمیق تر درک کنیم

طی کردن پله های موفقیت صرف نظر از اینکه مرا به چه دستاوردهایی می رساند چه معنایی به زندگی من می دهد؟

از من چگونه آدمی می سازد؟؟

انسانی که در هنگام مرگش به زندگی اش افتخار می کند

و یا انسانی که هنوز آمادگی مردن ندارد و هنوز به فکررسیدن به چیزهایی ست که ارزوی رسیدن به ان هارادارد؟؟!!

برای مردن هنوز آمادگی لازم را ندارم

من هنوز کلی آرزو دارم که به آن هانرسیدم

و بسیاری از این تصورات و خواسته ها که جلوی پذیرفتن این حقیقت را می گیرد که :

زندگی ماانسان ها بسیار محدود است و مافرصت اندکی برای بودن و شدن داریم!!!

به راستی با این تعاریفی که اززندگی و مرگ داشتیم حالا می توانیم دوباره این سوال را مطرح کنیم که :

موفقیت درزندگی به چه معناست؟؟

معنای واقعی موفقیت کمی روشنتر شد

اگر تمام زندگی ام در دستاوردهایی خلاصه شود که مرا با سرعت خیلی بالا به موفقیت می رساند،من پس از بدست آوردن این دستاوردها چه حالی خواهم داشت؟

پژوهش های علم روانشناسی نشان می دهد که افرادی که در لاتاری یا قرعه کشی های بزرگ به موفقیت های بزرگ دست یافتند بعد از مدت کوتاهی این موفقیت ها برایشان کاملا عادی شده و دیگر حتی ذره ای از آن اشتیاق و خوشحالی خبری نیست.

بنابراین همه دستاوردهای بزرگ و کوچک ما خوشحالی و رضایت موقت و کوتاهی به ما می دهند و نمی توانند به ما رضایت و معنا ببخشند.

همان حسی که افراد در حال مرگ داشتند.

من چه بودم و چه شدم؟؟

بنابراین موفقیت در زندگی گنجی ست تا که یافت!!

رضایتمندی

جامعه ما و دنیای ما پرشده است از موفق های بدحالی که همه چیز دارند اما خود نمی دانند چه چیز ندارند و چه چیز می خواهند!!

بااینهمه موفق بدحال چه باید کرد؟

به اینهمه موفق ناشاد چه باید گفت؟

شاید از دیدگاه مردم با سطحی عادی اززندگی که چندان رفاهی هم در زندگی شان وجود ندارد موفق بدحال معنایی نداشته باشد.

وحتی خنده دار و مضحک به نظر برسد که از سر شکم سیری به این حرف ها می پردازیم.

اما حقیقت این است که ما گرسنگان و تشنگان پولداری داریم که راه موفقیت را اشتباهی رفته اند.

موفق های بدحالی که از پنج نیاز اساسی هرانسان که نیاز به

1-بقاء

2-عشق و احساس تعلق

3-احساس ارزشمندی و پیشرفت

4-تفریح

5-آزادی

است به بقاءو پیشرفت بیش از همه بها داده اند.

و از ارضای نیازهای اساسی انسان که عشق و احساس تعلق  است غافل مانده اند.

روابط این شاه کلید حل مشکلات انسانی را نادیده گرفته اند

ودر دنیای رشد و پیشرفت و ترقی و موفقیت غرق شده اند.

ماچاره ای نداریم برای اینکه بارضایت و خشنودی بیشتری زندگی کنیم با عزیزانمان و دوستانمان و با مردم کنار بیاییم و توانایی زندگی کردن با همنوعان خود را طی یک رابطه دوستانه و مسئولانه داشته باشیم.

آری آری زندگی زیباست

زندگی آتشگهی دیرنده پابرجاست

گربیفروزیش رقص شعله ش برهرکران پیداست

ورنه خاموش است و خاموشی گناه ماست.

 

بله  به قول شاعر زیبا سخنمان سیاوش کسرایی “”گربیفروزیش…”

ورنه خاموش است و……

 

با امید به اینکه همه ما بتوانیم این شعله های زیبای زندگی را زیباتر بیفروزیم

موفق و مشتاق باشید

آزاده کیانی

 

 

2 پاسخ

  1. با سلام
    عالی بود، مخصوصاً “ماچاره ای نداریم برای اینکه بارضایت و خشنودی بیشتری زندگی کنیم” اجبار برای رضایت و خشنودی خیلی دلنشین است.
    با تشکر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.